❤️
برای دختر عزیزم: غزال
وتمامی
پرستاران و سپید پوشان درمانگر بخش های مهربانی
جامه ی احرام
.
دخترم! هيچ بِه از ياري نيست
پيشه اي، همچو پرستاري نيست
/
چون بپوشي به تنت رخت سپيد
شب يأس از تو شود صبح اميد
/
دخترم! كار توشب بيداري ست
دردمندان غمين را ياري ست
/
پايِ هر تخت قدم بگذاري
رَمَد از پنجة تو بيماري
/
مي شناسي شبِ درد آجين را
تختِ اندوه و غمِ سنگين را
/
اي پرستار من اي دختر من
شده اي تاج شرف بر سر من
/
گرکه از بخش، صدا مي شنوي
از كسي نام خدا مي شنوي
/
از خدا دستِ تو را مي طلبد
بهر درد از تو دوا مي طلبد
/
تا تو از خيلِ پرستاراني
بر سرِ آتش غم، باراني
/
تا كه بيمار فتد، در تبِ ژرف
گِردِ او زود بباريد چو برف
/
از شما اي رمة ابر سپيد
دل بيمار شود غرق اميد
/
شادي از ابر شما مي بارد
عشق را دست شما مي كارد
/
قرص ها دانة تسبيح شماست
دوره گردد همه دم بي كم و كاست
/
نيمه شب چون كه قدم برداريد
نغمة بال كبوتر داريد
/
همه تان جامه سپيد آمده ايد
از دل شهر اميد آمده ايد
/
جامه تان جامة احرام شماست
عيد قربان، همه ايّام شماست
/
همه با سعي و صفا، چرخ زنيد
گردِ بيمار و دوا چرخ زنيد
/
راهتان راهروِ سعي و صفاست
مروه تان خدمتِ مخلوق خداست
/
مثل قوها گذرِ قافله تان
ديده تالار بسي هَروَله تان
/
چرخ چرخان همه با نيت صاف
گردِ بيمار، همه شب به طواف
/
بوي بهبود دهد دامنتان
زندگي مي چكد از سوزنتان
/
نبضِ هستي به دو انگشت شماست
زندگي در گروِ مشت شماست.
/
مشهد سال 76
*
روزبه افضلی :مهندس معدن...برچسب : نویسنده : roozbehafzalia بازدید : 193