برف نو/رضا افضلی

ساخت وبلاگ

نگاه کن! 
که برف نو
...........

نگاه کن! که برف نو، به سرو شانه می زند
زمین نیمه خفته را، به تازیانه می زند

ز پشت پنجره ببین! که برف تازه آمده
به سازِ بی نشانه اش، چه عاشقانه می زند

به شانة لطیف خود، رود به سوی شاخه ها 
هزار سرو و کاج را ،سپید شانه می زند

پرنده زُل زده به او، به حیرت و زلانه اش
به عشوه نوک به آزمون، به سقف لانه می زند

به پنبه زار برف ها ،نهان شده ست باد مست
شلال زلف نقره را ، به هرکرانه می زند

تلو تلو خوران رود، به سوی کوه و دم به دم
سمندِ خواب برده را، به تازیانه می زند

چنین که می تپد زمین، سه هفته دگر یقین
درخت خشک زندگی، بسی جوانه می زند

به دشت های لاله ها، چوگردش پیاله ها
هزار آتش جوان، زنو زبانه می زند

ز شوق برف دانه ها، پریده خواب ازسرم
کنون که برف خویش را، به بام خانه می زند

                         رضا افضلی مشهد یک شنبه 25/10/90

 

روزبه افضلی :مهندس معدن...
ما را در سایت روزبه افضلی :مهندس معدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozbehafzalia بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 9:52