قطار باید رضا افضلی

ساخت وبلاگ

قطارِ بايد
                              به : محمد مهدی حسنی

حِس مي كنم كه فرصتم از دست رفته است
سوتِ قطار، سوت نهاييِّ حركت است
بايد ميانِ كوپة تنها
از عمقِ راه هاي مِه آلود بگذرم.

حس مي كنم كه فرصتم از دست رفته است
آه اي قطارِ بايد!
من كه براي اين سفر آماده نيستم
بي جامه دان و چتر
بي يك بغل كتاب
هان اي قطار، وقت خداحافظي بده

آخر هنوز بوسه ز طفلم نچيده ام
حتّي هنوز تازه كتابِ نخوانده ام
بر روي ميزِمن
در انتظارِ باز شدن
خاك مي خورد
بايد كه شعرِ تازة خود را
كوتاه تركنم
حرفِ سفر نبود
ناخواسته چگونه توانم سفر كنم؟
بايدبراي گَلّة گنجشك
من مشت مشت، دانه بپاشم

مي خواستم كه منظرة ايستگاه را
شکلی دگر ببينم:
با ساعتی فراغت
بر روی نیمکت
بی پیر مردِ سقّا
بی کودکِ گدا
با روزنامه هاش بی خبر قتل


آه،
حِس مي كنم كه فرصتم از دست رفته است
بايد ميانِ كوپة تنها
بي اختيار
از عمقِ راه هاي مه آلود بگذرم
تا راهِ مبهمی که سر انجام
تا ساقه های نازک ریواس می رسد.

                                   رضا افضلی -  16/3/63

  موخره : 
سروده ی "قطار باید" را که از دسته سروده های منتشر نشده ی رضا افضلی شاعر توانای خراسانی است، برای نخستین بار در سال 64 ، زمانی که به تهران آمده بود. شنیدم در آن زمان من دانشجوی حقوق دانشگاه تهران بودم همراهان من بیشتر دوستان دانشجویی بودند که در رشته های گوناگون مانند مهندسی، پزشکی، علوم اجتماعی و .... تحصیل می کردند اما وجه اشتراک همه ما این بود که عاشق شعر و ادبیات بودیم و با سروده های شاملو، اخوان، فروغ، شفیعی کدکنی، آتشی، نصرت رحمانی، احمد رضا احمدی و بقیه دمخور بودیم. خود شعر می سرودیم، برای یکدیگر می خواندیم و صد البته همگی در سر یک کلاس مشترک یعنی "حافظ شناسی" استاد شفیعی کدکنی در بامداد سه شنبه های دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دسترس بودیم
سوای دانش و ادب دانی افضلی و هنر سرودن نوشتن، وی در آن زمان در کتابخانه دانشکده ادبیات مشغول بود، آشنایی او برای من که شیفته ی کتاب و خواندن و هماره به دنبال منبع و مصدر بودم، مغتنم بود. بسیاری از اوقات به دیدارش می رفتم و او ابر وار لطفش را از من دریغ نمی کرد. می توانستم با یاری او گاهی در لابلای قفسه های کتاب در مخزن کتابخانه دانشکده ادبیات بگردم و به حساب او کتاب های گزینش شده خودم را عاریه کنم. همچنین هنگامی که در اتاقش بودم؛ با بسیاری از بزرگان ادب این مرز و بوم مانند استاد محمد قهرما ن (که وی نیز میز کارش در کنار میز افضلی بود) استادگلچین معانی، دکتر سید محمد حسین روحانی و بسیاری دیگر ملاقات نمایم. 
به هر حال در سال 64 رضا افضلی به تهران آمد، دوستان که با او و شعرش آشنایی داشتند بسیار خواستار بودند تا گوینده شعر زیبا و به یادماندنی "ماهی" را ببینند از این رو با هماهنگی پیش تر، شب شعری در یکی از اتاق های خوابگاه سنایی وابسته به کوی دانشگاه تهران برگزار شد، آن شب تقریباً بیشتر زمان نشست را افضلی شعر خواند وقتی آگاه شد که آوای او با ضبط صوت کوچک روبرویش ضبط می شود، کمی خرده گرفت. به او دل آسودگی دادم که نوار پیش خودم نگه داشته می شود هرچند پس از آن، شیطنت و علاقه ی یک دوست باعث شد که بدون آگاهی من نوار مزبور تکثیر و دست به دست شود. چنانکه بعد ها افضلی خود چند بار شعرهای منتشر نشده اش را از زبان افراد گوناگون می شنید.
به هر حال یکی از شعرهای خوانده شده ی افضلی در آن شب همین شعر بود، که هنوز نیز رسما نه در رسانه های نوشتاری و نه در اینترنت منتشر نشده است و ظاهرا تنها یکی از شاگردان او به اتکای ذهن یا ضبط صدای شاعر در کلاس درس، قطار باید را در تارنمای انجمن ادبی شفیقی آورده است که آن هم ناقص و دارای اشتباه و اهواء است . 
همین شعر بهانه ای شد تا حقیر با جمع آوری برخی فیش های قدیمی خود، یاداشتی در باره مرگ در ادب فارسی بنگارم که چون کار بیشتری می خواهد، لذا با دادن نوید برای انتشارش در آینده نزدیک، بسنده می کنم. 
در پایان  برای فهم درست شعر قطار باید، نکته ای را در باره ی نماد "ریواس" شرح می دهم . در خراسان و در روش سنتی، ریواس گیاه خودرویی است که در کوهپایه ها می روید. این گیاه بی تیمار دست انسان، کوتاه مانده و ترش مزه است طوریکه از سائیده آن به عنوان چاشنی غذا استفاده می شود. روستائیان کشاورز برای اینکه این گیاه به صورت قابل استفاده به عنوان یک میوه شود، دور آن سنگ چینی کرده و خاک می ریزند. و چون نمو یافته و بلند تر شود، دوباره همین کار را تکرار می کنند و این سرکشی ها و خاک ریختن ها آنقدر تکرار می شود تا ثمرشان به بار نشیند. به این ترتیب در یک نگاه شاعرانه، نفس به بار آوردن و زندگی ریواس، عین به گور رفتن آن است و افضلی این پاردوکس طبیعی را که به شرح پیش گفته, در خارج مابه ازاء دارد و یادآور جاودانگی روح (زندگی) است، در شعر خوب نشسته است و خود زیبایی اندیشه و تفکر فلسفی شاعر

روزبه افضلی :مهندس معدن...
ما را در سایت روزبه افضلی :مهندس معدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozbehafzalia بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 26 تير 1397 ساعت: 14:07