شکسته نگاره هدیه به: عروس دومم:پولیا تکمیلیان عزیز، همسر روزبه جانم که چند سالی است عکس های شکسته و قدیمی ما را روتوش می کند. ... .. تعمير شد عزيز! شکسته نگاره مان ما هم شکسته ايم، جوان کن دوباره مان / چشمانمان، فروغ خود ازدست داده است بازآفرين، نگاهِ سراپا شراره مان / کم کم غروب می کند از آسمان چشم آن کهکشان برق زنان ستاره مان / دنيا گريموری ست که با دستِ سال و ماه کم کم فکنده است،زشکل و قواره مان / تغيير دايمي ست، به هرچيز این جهان پيداست درحیاتِ خزان و بهاره مان / هردم زمين بچرخد و حالش دگر شود ماييم و قلب پر تپش پُمپ واره مان / خیش زمان شیار زند بر سر شیار تا که چروک چهره شود، بي شماره مان / چون برگ درخزان،که بغلتد به روي برگ بیدادگر به تيغ کند پاره پاره مان / ارث فناست آن چه به فرزند مي رسد سستی کند به جانب رفتن اشاره مان / کار جهان تمام نگردد به عاقبت فرزند مانَد و، عمل نيمه کاره مان / شهر خموشي است،هدف بهر زنده گان نوبت رسد به ختمِ پياده، سواره مان / بی اختیارآمده را، نیست چاره ای جز «هرچه باد» چیست مگر راه چاره مان / با هرتکان رویم، به پایان کار خویش مادر که می نهد وسطِ گاهواره مان / بیهوده نیست تاکه نهد پای در جهان بی وقفه ای به گریه فتد شیرخواره مان / رضا افضلي تورنتو/کانادا یک شنبه هجدهم سپتامبر 2016 برابر با28 شهریور 1395 /در http://rezaafzali.blogfa.com/posts/ عناوین مطالب وبلاگ رضا افضلی https://www.facebook.com/reza.afzali.7/photos_all مطالبم در فیس بوک